Unknown
يكشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۸۶، ۰۳:۰۸ ق.ظ
یکی از تحلیگران والاستریت جملهء معروفی دارد. او میگوید: «بهترین زمان خرید، هنگامی است که همه در بازار فروشندهاند و بهترین وقت فروش، دورهای است که همه سرگرم خریدند.»
در ادامه به تفسیر این جمله خواهیم پرداخت اما اکنون قصد داریم نتیجهء یکی از تحقیقات تکاندهنده در مورد نظریهء الیوت را بررسی کنیم.براساس قوانین موج، حرکتهای بازار به صورت زیگزاگهایی رخ میدهند که هر کدام از آنها یک موج خوانده میشوند. بر پایهء همین قواعد، روندهای صعودی یا نزولی، شامل پنج موج حرکتی و سه موج اصلاحی هستند که در نمودار امروز میتوانید شکل آنها را مشاهده کنید. در این نمودار پنج موج اصلی با اعداد یک تا پنج و سه موج اصلاحی با حروف انگلیسی a-b-c نمایش داده شدهاند.نکتهء مهم و جالبی که این مقدمهء طولانی را توجیه میکند این است که «در آخرین موج از حرکت صعودی یا نزولی، جایی که دیگر روند رو به اتمام است، بیش از 85 درصد از معاملهگران معتقدند روند، تازه در ابتدای حرکت قرار دارد.
برای درک بهتر جملهء فوق، فرض کنید، روندی صعودی در حال جریان است، واضح است که با افزایش قیمت،معامله گران بیشتری به سهم جذب و هرچه قیمت بالاتر میرود، توجهها بیشتر جلب میشوند; این افزایش ادامه مییابد تا در نقطهای خاص، تمام معاملهگران بازار، در حسی کاملا خوشبینانه، بهبه و چهچه گویان، ویژگیهای منحصر به فرد شرکتی که سهام آن را خریدهاند به دیگری گوشزد میکنند. این نقطه، موج پنجم در نمودار، انتهای بازی است. بعد از آن نخستین ریزش قیمت شروع میشود. معاملهگران هنگامی که موج a آغاز میشود، آن را تنها بازگشتی موقتی قلمداد میکنند. با شروع موج افزایشی b ، خندهای آسودهوار میکنند و منتظر رسیدن قیمت به قلهای جدید میشوند ولی، موج c این آسایش را بر هم میزند و قیمت روندی کاهشی را که حداقل تا سر حد موج چهارم ادامه خواهد داشت، آغاز میکند; در روند نزولی نیز دقیقا عکس این اتفاق حادث میشود. در نقطهای که جمله معاملهگران بازار، معتقدند ریزش تا ابدالاباد ادامه خواهد داشت، ناگهان روند باز میگردد و بر کوس افزایش میکوبد.
اما علت این رخداد چیست و چه چیزی پشت پرده است که اجماع معاملهگران را در هم میشکند؟ جواب واضح است، خالی شدن بازار از پول تازه نفس. روشن است هنگامی که 85 درصد از معاملهگران سهمی را خوشبنیه میپندارند، دقیقا به همین میزان آن سهم را خریدای کردهاند. خوب در این شرایط که تمام بازار سهم را پیشتر خرید کرده است، دیگر خریداری وجود ندارد تا با خرید خود، قیمتها را به اوجی تازه هدایت کند. میدانیم در حالت کلی، بازار به دو دسته تقسیم میشود: خریداران، فروشندگان; واضح است اگر رقم خریداران به صفر برسد، کنترل کامل میدان با فروشندگان خواهد بود.میتوان موجهای الیوت را اینگونه تفسیر کرد که در موج یک، معاملهگران زیرک و گروه پیشتاز که شاید وزنی حدود 10 درصد از کل بازار را اختیار کردند مبادرت به خرید میکنند.
در موج سوم صعودی، تحلیلگران و سایر لایههای فعال بازار خرید انجام میدهند و در موج پنجم این موضوع عمومیت پیدا میکند و تقریبا تمام بازار به جرگهء خریداران میپیوندند. درست در همین لحظه، خریدار زیرکی که در موج یک خرید انجام داده است، فروشنده میشود و روند بازار دقیقا از این نقطه معکوس میشود. یکی از اخطارهای مهم در این زمان، افزایش شدید حجم معاملات است.
عکس این اتفاق در نزول رخ میدهد. هنگامی که تمام سرمایهگذاران سهمی را به فروش میرسانند، بدگوییها آغاز میشوند این بار نیز علت واضح است. همه در تعقیب صحیح نشاندادن فروش خود هستند این بار 85 درصد از معاملهگران از بازار خارج شدهاند و بازار خالی از فروشنده شده است. در چنین شرایطی خریداران حتی با توانی اندک، قادرند روند را به سود خود تغییر دهند.
همانطور که در مطالب پیشین گفتیم، بازار دایما بین دو حال خوشبینی و بدبینی در نوسان است. این دو وضع، دقیقا در لحظهای که به بیشترین شدت ممکن خود میرسند، فنا میشوند و با اتمام هر کدام از این دو، دیگری آغاز میشود.البته باید در موضوعی دقت کرد. هرگاه بازار دارای _فوج فوج ناامیدی یا امید شود، به معنای تغییر روند نیست.نوشتهء فوق تلاش کرد بگوید در نقاط بازگشت، انتظار معاملهگران با واقعیت دچار تناقض میشود. ما میتوانیم مدعی شویم در نقاط تبدیل روند صعودی به نزولی، معمولا بازار از امید بسیار برخوردار است ولی نمیتوانیم بگوییم امیدوارشدن بازار، به منزلهء اتمام روند صعودی و ناامیدشدناش به معنای، پایان روند نزولی است. این دو در بهترین حالت، میتوانند اخطار باشند. یعنی آنکه، اگر روزی مشاهده کردیم که بازار در اوج ناامیدی به سر میبرد، به سراغ سایر گواهها رویم و بعد از بررسی سایر مسایل اظهارنظر کنیم. ضمن آنکه براساس مهمترین قانون تحلیل تکنیکال، تا زمان دریافت نشانهء واضحی مبنی بر تغییر روند باید انتظار بکشیم.
در ادامه به تفسیر این جمله خواهیم پرداخت اما اکنون قصد داریم نتیجهء یکی از تحقیقات تکاندهنده در مورد نظریهء الیوت را بررسی کنیم.براساس قوانین موج، حرکتهای بازار به صورت زیگزاگهایی رخ میدهند که هر کدام از آنها یک موج خوانده میشوند. بر پایهء همین قواعد، روندهای صعودی یا نزولی، شامل پنج موج حرکتی و سه موج اصلاحی هستند که در نمودار امروز میتوانید شکل آنها را مشاهده کنید. در این نمودار پنج موج اصلی با اعداد یک تا پنج و سه موج اصلاحی با حروف انگلیسی a-b-c نمایش داده شدهاند.نکتهء مهم و جالبی که این مقدمهء طولانی را توجیه میکند این است که «در آخرین موج از حرکت صعودی یا نزولی، جایی که دیگر روند رو به اتمام است، بیش از 85 درصد از معاملهگران معتقدند روند، تازه در ابتدای حرکت قرار دارد.
برای درک بهتر جملهء فوق، فرض کنید، روندی صعودی در حال جریان است، واضح است که با افزایش قیمت،معامله گران بیشتری به سهم جذب و هرچه قیمت بالاتر میرود، توجهها بیشتر جلب میشوند; این افزایش ادامه مییابد تا در نقطهای خاص، تمام معاملهگران بازار، در حسی کاملا خوشبینانه، بهبه و چهچه گویان، ویژگیهای منحصر به فرد شرکتی که سهام آن را خریدهاند به دیگری گوشزد میکنند. این نقطه، موج پنجم در نمودار، انتهای بازی است. بعد از آن نخستین ریزش قیمت شروع میشود. معاملهگران هنگامی که موج a آغاز میشود، آن را تنها بازگشتی موقتی قلمداد میکنند. با شروع موج افزایشی b ، خندهای آسودهوار میکنند و منتظر رسیدن قیمت به قلهای جدید میشوند ولی، موج c این آسایش را بر هم میزند و قیمت روندی کاهشی را که حداقل تا سر حد موج چهارم ادامه خواهد داشت، آغاز میکند; در روند نزولی نیز دقیقا عکس این اتفاق حادث میشود. در نقطهای که جمله معاملهگران بازار، معتقدند ریزش تا ابدالاباد ادامه خواهد داشت، ناگهان روند باز میگردد و بر کوس افزایش میکوبد.
اما علت این رخداد چیست و چه چیزی پشت پرده است که اجماع معاملهگران را در هم میشکند؟ جواب واضح است، خالی شدن بازار از پول تازه نفس. روشن است هنگامی که 85 درصد از معاملهگران سهمی را خوشبنیه میپندارند، دقیقا به همین میزان آن سهم را خریدای کردهاند. خوب در این شرایط که تمام بازار سهم را پیشتر خرید کرده است، دیگر خریداری وجود ندارد تا با خرید خود، قیمتها را به اوجی تازه هدایت کند. میدانیم در حالت کلی، بازار به دو دسته تقسیم میشود: خریداران، فروشندگان; واضح است اگر رقم خریداران به صفر برسد، کنترل کامل میدان با فروشندگان خواهد بود.میتوان موجهای الیوت را اینگونه تفسیر کرد که در موج یک، معاملهگران زیرک و گروه پیشتاز که شاید وزنی حدود 10 درصد از کل بازار را اختیار کردند مبادرت به خرید میکنند.
در موج سوم صعودی، تحلیلگران و سایر لایههای فعال بازار خرید انجام میدهند و در موج پنجم این موضوع عمومیت پیدا میکند و تقریبا تمام بازار به جرگهء خریداران میپیوندند. درست در همین لحظه، خریدار زیرکی که در موج یک خرید انجام داده است، فروشنده میشود و روند بازار دقیقا از این نقطه معکوس میشود. یکی از اخطارهای مهم در این زمان، افزایش شدید حجم معاملات است.
عکس این اتفاق در نزول رخ میدهد. هنگامی که تمام سرمایهگذاران سهمی را به فروش میرسانند، بدگوییها آغاز میشوند این بار نیز علت واضح است. همه در تعقیب صحیح نشاندادن فروش خود هستند این بار 85 درصد از معاملهگران از بازار خارج شدهاند و بازار خالی از فروشنده شده است. در چنین شرایطی خریداران حتی با توانی اندک، قادرند روند را به سود خود تغییر دهند.
همانطور که در مطالب پیشین گفتیم، بازار دایما بین دو حال خوشبینی و بدبینی در نوسان است. این دو وضع، دقیقا در لحظهای که به بیشترین شدت ممکن خود میرسند، فنا میشوند و با اتمام هر کدام از این دو، دیگری آغاز میشود.البته باید در موضوعی دقت کرد. هرگاه بازار دارای _فوج فوج ناامیدی یا امید شود، به معنای تغییر روند نیست.نوشتهء فوق تلاش کرد بگوید در نقاط بازگشت، انتظار معاملهگران با واقعیت دچار تناقض میشود. ما میتوانیم مدعی شویم در نقاط تبدیل روند صعودی به نزولی، معمولا بازار از امید بسیار برخوردار است ولی نمیتوانیم بگوییم امیدوارشدن بازار، به منزلهء اتمام روند صعودی و ناامیدشدناش به معنای، پایان روند نزولی است. این دو در بهترین حالت، میتوانند اخطار باشند. یعنی آنکه، اگر روزی مشاهده کردیم که بازار در اوج ناامیدی به سر میبرد، به سراغ سایر گواهها رویم و بعد از بررسی سایر مسایل اظهارنظر کنیم. ضمن آنکه براساس مهمترین قانون تحلیل تکنیکال، تا زمان دریافت نشانهء واضحی مبنی بر تغییر روند باید انتظار بکشیم.
۸۶/۰۳/۱۳
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.