نگاهی به ایران زیر فشار تحریمها
نفت و بودجه ملی
چه بخواهیم درک و شناخت عالمانه خود را برای پیشبینی بروندادهای اقتصادی افزایش دهیم یا از سیاستگذاری بینالمللی آگاه شویم، مشاهده بخش نفت جمهوری اسلامی ایران نیازمند توجه به این موضوع است که چقدر صنعت نفت در سپهر سیاسی و اقتصادی کشور ریشه دوانده است. نامگذاری ایران بهعنوان «دولت نفتی» به دو معنای مهم و مرتبط قابل درک است. نخست اینکه، ایران تولیدکننده نفت است و در بازارهای جهانی انرژی حضور دارد. دوم، اقتصاد ایران به شدت به نفت و گاز بهعنوان منبع اصلی درآمدهای ارزی به علاوه یارانههای پنهان برای مصرف داخلی انرژی و تولید صنعتی وابسته است. تحریمهای بینالمللی تاثیر مستقیمی بر ایران در هر دو حوزه یادشده گذاشته است. فشارهای بینالمللی وارده بر شرکتهای بزرگ نفتی و نهادهای مالی، حضور و مشارکت خارجیها در بخش نفت ایران را به کمترین میزان رسانده است. این وضعیت فشارهای زیادی را بر توانایی کشور در حفظ میزان کامل تولید با استفاده از روشهای پیشرفته ازدیاد برداشت از مخازن نفت، توسعه میدان نفتی عظیم پارس جنوبی و ایجاد صنعت پالایش که قادر به رفع نیازهای داخلی به محصولات پالایشی باشد، وارد کرده است. به تازگی، ممنوعیت واردات اتحادیه اروپا و فشارهای آمریکا بر مصرفکنندگان عمده آسیایی نفت در کاهش میزان کلی درآمدهای صادراتی ایران موثر بوده و منبع اصلی درآمد دولت را کاهش داده است. کاهش درآمدهای دولت، بهانهای برای شروع بحثهای جدید بین مقامات ایران در رابطه با آثار تحریمها بر اقتصاد بوده است. این ادعا که ایران کاملاً در برابر آثار فلجکننده تحریمها مصون است، در مدت چند ماه، جای خود را به تایید و اقرار نسبت به سختیهای بیسابقهای داده که نیازمند اقدامهای سریع بهویژه در رابطه با نقش دولت در اقتصاد ایران است. این تغییر در زمین بازی سیاسی، درباره چنین موضوع ملی مهمی، عامل اصلی در بحثها برای طراحی برنامههای مخارج دولت در سال مالی 1392 به ویژه در ارتباط با اندازه بودجه (و نیز اندازه خود دولت) و نقش آتی درآمدهای نفتی در خزانه ملی است. از چشمانداز بخش نفت که به موضوع نگاه شود، بحثها درباره قانون بودجه آینده، عامل همپیوندی است که تقاضای دولت برای خرج کردن با نیازهای سرمایهگذاری صنعت نفت تصادم و تعامل پیدا میکند. بودجه سالانه ایران، میزان توزیع درآمدهای نفتی به دولت را تعیین میکند که در عوض میزان اتکا و توانایی درآمدهای نفتی را برای تغذیه سایر حوزههای اقتصاد مشخص میکند. از آنجا که بخش نفت یک صنعت «ملیشده» است، بودجه نیز سندی است که مقدار درآمدهای در دسترس برای سرمایهگذاری مجدد را تعیین میکند. اگرچه نهادهای فرادست شروع به طراحی سیاست بودجهای کردند که با کاهش مداوم درآمد صادراتی در سالهای آینده همخوانی داشته باشد، صنعت نفت ایران سخنگوی جدیدی پیدا کرده است که روی این بحث نفوذ دارد. صدایی که اکنون در حمایت از نگرانیهای صنعت نفت شنیده میشود، از درون وزارت نفت جدیداً قدرت گرفته است. هدف این مقاله مشخص کردن روندهای اصلی است که در گفتمان سیاسی و رسانهای در ارتباط با این تغییر در جهتگیری عمومی نسبت به تحریمهای بینالمللی شنیده میشود. با نشان دادن این روندها تصویری ظاهر خواهد شد که مسیرهای احتمالی به کار گرفتهشده جمهوری اسلامی برای جلوگیری از بحران را نشان میدهد؛ تصویری که تحلیلهای استاندارد از جایگاه ایران نتوانستند به علت تمرکز ضعیف بر دادههای سختافزاری چون نماگرهای اقتصاد کلان و سایر نشانههای مشکلات اقتصادی، به آن دست یابند. توجه خاصی به جایگاه بخش نفت خواهد شد، زیرا پویاییهای جدید در ارتباط با تحریمها، نگرانیهای بخش نفت را به صحنه مباحث جاری کشانده است.
ایران از زمان تحریم صادرات نفت
تطبیق با واقعیتهای جدید
تمهیدات کوتاهمدت
مطمئناً تحریمها نقش غیرمستقیم و در عین حال برجستهای در تصمیم مجلس ایران در ماه آذر سال گذشته برای به تعویق انداختن مرحله دوم قانون هدفمندی یارانهها مصوب دیماه سال 1388ایفا کرد. با این تصمیم، افزایش قیمت حاملهای انرژی، خدمات عمومی و کالاهای اساسی به تعویق افتاد و نیز جلوی هرگونه افزایش بیشتر در پرداختهای نقدی ماهانه (با هدف کاهش بار هزینههای زندگی رو به افزایش)، برای میلیونها ایرانی را گرفت. در واقعیت، همانگونه که جهانگیر آموزگار توضیح داد، اجرای هدفمندی یارانهها، با وجود اشتیاق رئیسجمهور برای اجرای مقادیر بیشتر «شوک درمانی» اقتصاد، ماهها قبل با رای مجلس در آذرماه متوقف شده بود. تا حدی به علت افزایش شدید تورم در مرحله اول هدفمندی و تا حدی به علت عدم اطمینان به دولت بعد از مجموعهای از اشتباهات و تخطی در اجرای برنامه، مجلس در انتهای سال1390 رای به کاهش50درصدی پیشنهاد دولت برای ادامه اصلاحاتی داد که در لایحه بودجه برای سال1391 ایران گنجانده شده بود. در پاسخ، احمدینژاد همه برنامه را متوقف کرد، اما پرداختهای نقدی ماهانه ادامه یافت. از آنجا که این طرح نیمهکامل خودکفا نیست، پرداختهای یارانهای بار مالی سنگینی را بر دولت تحمیل کرد، در حالی که بدتر شدن شرایط در کل اقتصاد به نظر هر گونه افزایش بیشتر قیمتها را از نظر سیاسی ناممکن ساخته بود. با این وجود، به گفته رئیس سازمان هدفمندی یارانهها، که معمار اصلی هدفمندی یارانههاست، پیشنهادهای بودجه برای سال آتی شامل پیشنهادهایی برای ادامه برنامه خواهد بود. به گفته غلامرضا تاجگردون نایب رئیس کمیسیون برنامه و بودجه نمایندگان برجسته مجلس انتظار دارند کاهش اخیر مخارج به دنبال بودجه انقباضی، تورم را در دور جدید اجرای هدفمندی یارانهها تحت کنترل درآورد. سایر نمایندهها نظیر غلامرضا مصباحیمقدم صریحتر هستند و اعتراف میکنند که نگرانی مهم آنها انتظار کشیدن تا زمان به پایان رسیدن دولت احمدینژاد است تا پس از آن در یک دولت قانونمدار اصلاحات انجام گیرد. تحریمها بحثهایی درباره سیاست مالی ایران برای آینده نزدیک بهویژه در ارتباط با بودجه کشور شکل داده است. از سال1384و بهویژه از زمانی که سرمایه سیاسی ریاست جمهوری احمدینژاد شروع به افول کرد، بحثها معمولاً حول تقاضای مجلس برای شفافیت بیشتر در تصمیمات دولتی شکل گرفت. امسال، بحثها دیگر متمرکز بر عملکرد رئیسجمهور نبود، بلکه بر لزوم ترتیبات مالی که واقعیتهای جدید را منعکس خواهد کرد، تمرکز داشت. رحیم ممبینی، معاون بودجه معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیسجمهوری، و غلامرضا اسداللهی عضو هیات رئیسه کمیسیون برنامه و بودجه مجلس اظهار کردند که بودجه سال1392 انقباضی و ضدتورمی خواهد بود. اما، اقتصاددانان مستقل مانند بایزید بردوخی تاکید میکنند که « به علت کاهش یافتن منابع دولت» این سیاست بیش از آنکه یک سیاست سنجیده و حسابشده باشد، یک الزام اجرایی است. برخی توجهات به امکان اصلاح نظام مالیاتستانی که انواع راههای گریز دارد، بهعنوان ابزار مقابله با کاهش درآمدهای نفتی جلب شده است. در حال حاضر، درآمدهای مالیاتی متعلق به دولت تنها حدود هفت یا هشت درصد تولید ناخالص داخلی است، با این تخمین که 40 درصد اقتصاد معاف از مالیات و 21 درصد نیز شامل اقتصاد غیررسمی است. رحیم ممبینی میگوید قانون اصلاح مالیاتهای مستقیم در حال بحث است و برخی تخمین میزنند که چنین اصلاحاتی میتواند تکیه دولت بر درآمدهای نفتی را تا 30 درصد کاهش دهد. اما، اذعان میشود که اصلاح مدیریت مالیاتی به سه سال زمان نیاز دارد و بنابراین نمیتواند در کوتاهمدت اوضاع را سامان دهد. تلاشها برای افزایش مالیاتهای غیرمستقیم پس از اینکه مخالفت بازاریان ایران به اعتراضهای خیابانی در سالهای 1387 و 1389 کشیده شد، متوقف شد. بالا گرفتن فشارهای اجتماعی- اقتصادی در زمان حال، از سرگیری چنین تلاشهایی را بسیار بعید میسازد.
نفت و بودجه
صادرات نفت و نرخ دلار
رایزنی برای سهم بیشتر
نتیجهگیری
منبع