بورس ایران

دست نوشته و یادداشتهای بورسی من

بورس ایران

دست نوشته و یادداشتهای بورسی من

پیوندها

مثلث موفقیت در بازارهای مالی

جمعه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۸۶، ۰۹:۱۲ ب.ظ
;امیار فراهانی فرد


معامله‌گران بازار ارز می‌گویند: «90 درصد معاملهء موفق، به مسایل روانشناسی مربوط است.» هرچند اکثر معامله‌گران هنگام خرید یا فروش سهم شرکتی خاص، دلیلی از نظر خود موجه دارند ولی، مدل‌های خرید و فروش معامله‌گر، ساختار روانی وی را نمایان می‌کنند. شاید سخن غلطی نباشد اگر بگوییم از خرید و فروش‌های یک سالهء معامله‌گر می‌توان به ساختار ذهنی او، انگیزه‌هایش و نوع نگاه او به محیط اطراف پی‌برد. معامله‌گری که بی‌پروایی در معامله پیشه می‌کند فهرست (منظور پرینت کارگزاری است.) خرید و فروشی متفاوت از معامله‌گر محتاط دارد. سهامی که معامله‌گر بلند مدت و صبور در بدرهء خود جاساز می‌کند، به کلی دگرفام از سهام مورد علاقهء معامله‌گر کوتاه مدت یا اندکی عجول‌تر است. این بحث قابل تعمیم بر خیلی از فاکتور‌های رفتاری و اجتماعی معامله‌گران است.

احساس یکی از موثر‌ترین عوامل هنگام سرمایه‌گذاری است. در یکی از مطالب پیشین نگاشتیم که بزرگ‌ترین رقیب هر کس در بازار سرمایه، خود اوست. چنانچه فردی موفق شود انواع احساس را در وجود خود، مهار زند، احتمالا مسیر کوتاه‌تری را در جادهء کامیابی در پیش خواهد داشت. معامله‌گر مبتدی، در حوزهء مسایل روانشناسی دو آرمان بر عهده خواهد داشت. نخست آن‌که درک صحیحی از رفتار و روان خود به دست آورد و راه‌های فایق شدن بر احساس خود را فراگیرد. و دوم، ویژگی‌ها و خصایل معامله‌گران موفق را شناسایی و این خصلت‌ها را در نهاد خود تقویت کند.

امروز بنا داریم تا به پنج خصیصهء معامله‌گران موفق بپردازیم. به اعتقاد من، این خصایص در اکثر معامله‌گران موفق به اشتراک دیده می‌شود.

یک: قصد از معامله

شاید هیچ چیز در خرید و فروش سهام به‌اندازهء این‌که شما برای چه معامله می‌کنید، اهمیت نداشته باشد. ممکن است تعجب کنید و بگویید واضح است که هر کسی برای کسب بازده به خرید یا فروش سهام مبادرت می‌ورزد. بله! ولی این اتفاق در طیف وسیعی از معامله‌گران، صرفا در اولین معامله رخ می‌دهد و معاملات بعدی به دلایل متفاوتی هستند. مثلا معامله‌گری که در نخستین خرید خود، زیان می‌کند، احتمالا دومین معامله‌اش برای جبران زیان است. این زیان می‌تواند مالی یا روحی باشد. خیلی از معامله‌گران، آن‌قدر در خرید و فروش‌های‌شان غرق می‌شوند که در صورت زیان، قسمتی از شخصیت خود را زیر سوال می‌بینند. آماتور‌ها، بعد از شکست در چند معامله، احساس می‌کنند در مظان اتهام‌اند و از آنجا به بعد صرفا به نیت اثبات بی‌گناهی خود، به خرید و فروش اقدام می‌ورزند! این مساله خیلی مهم است که درک کنیم، هرکسی می‌تواند اشتباه کند.

عدهء بی‌شمار دیگری از معامله‌گران، معامله می‌کنند چون عادت به این‌کار کرده‌اند! هرچند سود در ذهن آن‌ها عاملی مقدس محسوب می‌شود ولی، دلیل اصلی خرید و فروش از سوی آنان این است که آن‌ها نمی‌توانند کاری که سال‌ها مشغول انجام اش هستند را کنار بگذارند. به اطراف خود نگاه کنید. چند معامله‌گر می‌شناسید که دوره‌ای چند ماهه با وجود حضور در بورس و پیگیری قیمت‌ها، خرید وفروش نکرده باشد؟ شاید ادعای عجیبی نباشد اگر بگوییم بیش از 90 درصد از معامله‌گران (منظور آن‌هایی است که در این بازار ارتزاق می‌کنند) بازار سرمایه کشورمان، حداقل هفته‌ای یک خرید یا فروش در پروندهء عملیاتی‌شان ثبت می‌شود. آن‌ها معامله می‌کنند چون عادت به این کار دارند.

قبل از هر معامله به درون خود نگاه و تلاش کنید علت اصلی معامله‌تان را بیابید. آیا سهمی را می‌خرید به دلیل آن‌که سود کنید؟ یا از سر عادت این کار را می‌کنید؟ شاید به دلیل جبران زیان قبلی این کار را انجام می‌دهید؟ شاید تلاش می‌کنید تا با کسب موفقیتی، بار شکست‌های قبلی را از دوش روان خود کم کنید؟

توجه کنید تنها معامله‌گری در معاملات خود سود می‌کند که مقصودش از معامله سود کردن باشد.

النیت نصف العمل.

دوم: مدیریت خطر

یکی از لطیف‌ترین جملاتی که در بازار سرمایه شنیده‌ام این اندرز است که می‌گویند: «تنها با پول اضافی خود خرید و فروش سهام کنید.» این نصیحت را احتمالا به کرات شنیده‌اید. نمی‌دانم منظور گویندگان این پند چیست ولی، می‌دانم که هیچ کس را در کل دنیا نمی‌شناسم که پولی اضافی داشته باشد! بشر، موجودی‌ترقی پسند است. پیشرفت برای وی ارزش است و در نظام سرمایه‌داری، پیشرفت مالی مهم‌ترین ارزش مادی او محسوب می‌شود. پس واضح است به یک یک ریال‌هایش برای نیل به مقصود نیازمند است.

هرگز نمی‌توان پس‌انداز فردا را پول اضافی نامید. پس انداز پشتوانهء افراد محسوب می‌شود. پول اضافی، پولی است که در صورت نابودی، زندگی سرمایه‌گذار کوچک‌ترین تغییری نکند. حال آن‌که اگر پس‌انداز افراد مختلف در جامعه دستخوش تهدید شود، زندگی آن‌ها چه از لحاظ معنوی و چه از لحاظ مادی به خطر می‌افتد. فرصتمان در این ستون محدود‌تر از آن است که به اثبات عدم وجود پول اضافی بپردازیم. کافی است شما به معامله‌گران مختلف نگاه کنید و بررسی کنید چند درصد از آن‌ها معتقدند با پول اضافی خود در بازار سرمایه فعالیت می‌کنند.

اما، آن‌چه مهم است مدیریت خطر است. هدف از سطور بالا، بیان این موضوع بود که هر یک ریالی که از زندگی فرد کاسته می‌شود، اندکی بر آشفتگی وی افزوده می‌شود. خرید و فروش سهام نیز فرآیندی دو سویه است. همانطور که احتمال دارد مبلغ سرمایه‌گذاری شما دو چندان شود، این شک هم وجود دارد که همان دارایی به نیم تقلیل یابد. وظیفهء معامله‌گر این است که آن قسمت از دارایی خود که در صورت نابودی فشار کم‌تری بر مکانیزم‌های مالی وی می‌آورد را درگیر بورس کند. در جملهء قبل اصطلاح «فشار کم‌تر» به کار برده شد. «فشار کم‌تر» برای افراد مختلف، کاملا متفاوت است. ممکن است آنچه برای شما فشار کم محسوب شود، برای من فشار زیاد قلمداد شود، یا برعکس. پس این وظیفهء هر کسی است که مدیریت مالی زندگی خود را در دست گیرد و به نحوی در فرصت‌های مختلف سرمایه‌گذاری کند که چرخهء مالی‌اش در گذر از بحران‌های متنوع، پنچر نشود.

موضوعی به نام سبد یا بدره ءسهام، از جمله مسایلی است که کم‌تر در این حوزه به آن پرداخته شده است. سعی خواهیم کرد در مطالب آتی، به این مهم بیش‌تر بپردازیم.

سوم: استراتژی معاملاتی

معامله موفق، نیاز به بصیرت دارد. چند ماه قبل در مطلبی معامله‌گر را به ژنرال ارتشی تشبیه کردیم که قشون‌اش پول است. در آن مطلب نوشتیم که ژنرال باید نسبت به تمام صحنه‌های نبرد هوشیار باشد. بزرگ‌ترین مسوولیت او در قبال سربازان و مهماتش است و در صورت بروز خطر باید شجاعانه فرمان عقب‌نشینی بدهد. ژنرالی که بی‌مهابا، فقط فرمان حمله صادر کند، بی‌گمان دیر یا زود خود و سربازانش را نابود می‌کند.

معامله‌گر موفق کسی است که به‌صورت واضح و شفاف مشخص کرده باشد چه هنگام اقدام به خرید می‌کند. حد زیان‌اش در معامله کجاست و تحت چه شرایطی به فروش و شناسایی سود مبادرت می‌ورزد. توجه کنید، منظور از استراتژی داشتن، کلی گویی نیست. استراتژی، راهبردی است شفاف و مکتوب که معامله‌گر در آن مشخص می‌کند در چه شرایطی وارد معامله می‌شود. در این راهبرد وضعیت کلان بازار، صنعت و سهم مورد بررسی قرار می‌گیرد. ارزش سهم مورد نظر و فاصلهء آن با قیمت بحث می‌شود و وضعیت تکنیکی روند تغییرات قیمت سهم، در نظر گرفته می‌شود. جنگجوی موفق، هیچگاه، حتی یک ضربه بی‌هدف نمی‌زند. او در مناسب‌ترین لحظه، در بهترین شرایط و با صرف کم‌ترین انرژی، بیش‌ترین بازده را کسب می‌کند. خرید و فروش سهام، مانند اکثر فعالیت‌های اقتصادی، موضوعی فکری است. معامله‌گر موفق نیک می‌داند در لحظات سخت، فشار‌های روانی به حدی زیاد می‌شوند که احساس بر منطق مستولی می‌شود. به این سبب، پیش از انجام معامله، شرایط مختلف را بررسی و برای هرکدام راهبرد معین می‌کند.

چهارم: استفاده از تحلیل

در مورد کارآیی تحلیل‌های مالی، در بازار سرمایه، تاکنون نقد‌ها و مطالب زیادی گفته و نوشته شده است. واقعیت این است که نمی‌توان گفت تحلیل مالی به تنهایی کافی است چون، همان‌طور که در بالا گفته شد، استراتژی معاملاتی و فاکتور‌های روانی نیز فوق‌العاده موثرند. از سویی دیگر، باید اعتراف کرد، حتی با در نظر گرفتن فاکتور‌ها و مسایل مختلف، بدون رویکردی مبتنی بر دانش، نمی‌توان خرید و فروش موفقی را تجربه کرد. به بیان دیگر می‌توان گفت; دانش مالی شرط لازم برای انجام معاملات موفق است ولی این گزاره شرط کافی محسوب نمی‌شود.

یعنی ممکن است معامله‌گرانی باشند که دانش مالی مبسوطی داشته باشند ولی در عمل موفق نباشند و از سوی دیگر، معامله‌گرانی نیز یافت شوند که با وجودی که در سطح علمی پایینی به سر می‌برند ولی، معاملات موفقی را تجربه می‌کنند.

به نظر می‌رسد، موفقیت در بازار‌های مالی را می‌توان به مثلثی با سه راس، معامله‌گر، بازار و دانش مالی تشبیه کرد. معامله‌گر موفق کسی است که بر هر یک از این سه راس تا حد قابل قبولی مسلط است. او با شناخت خود استراتژی کارا تدوین می‌کند. در تدوین این استراتژی، نیازاست تا شرایط غالب بر بازار به صورت کامل لحاظ شود و در نهایت این استراتژی کمک می‌کند تا وی از دانش مالی خود نهایت بهره‌برداری را بکند.

پنجم: مسوولیت‌پذیری

هرگز نمی‌توانید معامله‌گرموفقی را بیابید که کسی غیر از خود را مسوول شکست‌ها و موفقیت‌هایش بداند. مسوولیت پذیری نه تنها در بازار سرمایه، بلکه در زندگی یکی از ملزومات موفقیت است. شما باید بدانید که مسوولیت هر اتفاقی در زندگی برایتان رخ می‌دهد، چه خواسته و چه ناخواسته، با شما است. معامله‌گر موفق، هنگام ناکامی، به جای این‌که انگشت اتهام را به سوی این و آن هدف بگیرد، به سراغ استراتژی خود می‌رود و تلاش می‌کند میوهء شکست را ببلعد و راهبرد خود را بهینه کند.

توجیه کردن، هیچ ماحصلی جز دوری شما از موفقیت ندارد. شکست، بذر موفقیت است اگر ما تنها بتوانیم آن را بپذیرم و با آرامش خاطر دلایلش را بررسی کنیم، باید بدانیم هنوز معامله‌گری در تاریخ بازار‌های مالی متولد نشده است که زیان نکرده باشد. یکی از معامله‌گران بزرگ می‌گوید: «معامله‌گر مبتدی، باید آن‌قدر زیان کند تا ضرر نکردن را بیاموزد.» پس شکست‌ها را قسمتی از نقشهء باشکوه پیروزی خود فرض و تلاش کنید و پیام آن‌ها را دریابید.



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۶/۰۲/۲۱

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">